تولد
ا ون روزایی که خیلی داشت به من سخت میگذشت حالا تموم شده و بی تابی و بی قراریهامم برای دیدن روی زیبای کودکم تموم شد . دختر نازم پاشو گذاشت تو این دنیای پر پیچ و خم و هزار رنگ . اینقدر عجله داشت که سال تحویل کنار من و بابایی باشه زود بدنیا اومد . خیلی تلاش کردیم که این اتفاق نیافته ولی نشد که نشد . ...
نویسنده :
آیدا . م
22:04